امروز یکشنبه
خب زندگی همچنان غمگنانه می تازد.(الان رفقا می گن تو هم کشتی ما رو با این غم و این حرفات)
و من فکرم پر از اندیشه های گوناگون هستش.
اخرین نتایج چهار برگ هم بسیار جالبه نوشابه و دوغ شام رو ازش در می اریم. راستی احتمالا اینقدر از دنیا خبر دارید که بدونید چهار برگ چیه ؟ یکی از بچه ها حرف جالبی میزد. خیلی جدی می گفت میدونید سرباز با ک*و*ن آدم نسبت داره . من ازش پرسیدم چرا ؟ میگه چون وقتی سرباز می سوزه کون ادم هم می سوزم.
امروز بی تربیت شدم . می بینید چه تو دوروز چه تفاوت هایی تو روحیه آدم ایجاد میشه !
راستی شاعر میگه هر کسی از ظن خود شد یار من
چه قدر قشنگ گفته من تازه دارم به اعماقش پی می برم.
من امروز تو قاطم، اگه از نوشته هام سر در نیاوردید نگران نباشید که که اشکال از گیرنده هاتون نیست بلکه از فرستنده است.
دیروز احمدی نژاد سخنرانی دومش رو انجام داد . بازم امریکایی ها میزشون رو ترک کرده بودند. نمی دونم از این کارشون خوشم اومد یا بدم اومد . از این جهت خوشم اومد که حال احمدی نژاد رو گرفتن ولی از این جهت ناراحتم که احساس می کنم به ایران توهین کردند.
دیشب کامل به حرف دکتر احمدی نژاد گوش کردم . بیشتر این احساس بهم دست میداد که یک ملا داره سخنرانی می کنه . میدونید حرف هایی که احمدی نژاد می زد . تو ترجمه خیلی چرت و پرت می شن. چرا چون ترجمه ها خیلی خوب و گیرا نیستند.
نکته ی بعدی راجع به امام زمان حرف زد . من خودم بشدت به امام زمان اعتقاد دارم . اما به نظر شما رئیس جمهور موگادیشو یا کامچاتکا چه حسی بهش دست میده با خودش میگه ایرانی ها یک عده آدم خرافاتی هستند.
اروپایی ها که جای خود!!
به نظر من از این فرصت خیلی بهتر می شد استفاده کرد. در حین صحبت احمدی نژاد همش با خودم می گفتم اگه معین رئیس جمهور می شد چی ها می گفت!!!
گزارش صدای امریکا (انگیلیسی)
حالا حرف دل:لذتي که در فراق هست در وصال نيست چون در فراق شوقه وصال هست و در وصال بيم فراق
by: mohsen in 9/18/2005 10:07:00 AM
| link
Sunday, September 18, 2005