<body><script type="text/javascript"> function setAttributeOnload(object, attribute, val) { if(window.addEventListener) { window.addEventListener('load', function(){ object[attribute] = val; }, false); } else { window.attachEvent('onload', function(){ object[attribute] = val; }); } } </script> <div id="navbar-iframe-container"></div> <script type="text/javascript" src="https://apis.google.com/js/platform.js"></script> <script type="text/javascript"> gapi.load("gapi.iframes:gapi.iframes.style.bubble", function() { if (gapi.iframes && gapi.iframes.getContext) { gapi.iframes.getContext().openChild({ url: 'https://www.blogger.com/navbar.g?targetBlogID\x3d3757662\x26blogName\x3dMardetanha\x26publishMode\x3dPUBLISH_MODE_BLOGSPOT\x26navbarType\x3dBLUE\x26layoutType\x3dCLASSIC\x26searchRoot\x3dhttps://mardetanha.blogspot.com/search\x26blogLocale\x3den\x26v\x3d2\x26homepageUrl\x3dhttps://mardetanha.blogspot.com/\x26vt\x3d-810027836581327245', where: document.getElementById("navbar-iframe-container"), id: "navbar-iframe", messageHandlersFilter: gapi.iframes.CROSS_ORIGIN_IFRAMES_FILTER, messageHandlers: { 'blogger-ping': function() {} } }); } }); </script>


یادداشت‌های یک مردتنها
notes by a lonely man
God sees the truth but bides it's time
بایگانی لینک‌ها ::

امروز سه شنبه
و من به هیچ فکر می کنم و هیچ نتیجه ای نمی گیرم
روزهای هفته به سرعت می گذرن .
کیش همچنان ارام ارام است
فقط شرجی هوا بعضی اوقات بشدت بالا میره
طوری که ادم فکر می کنه تو حمومه!
شرجی تا 130 % هم می رسه
خب امروز می رسیم به دکتر محسن مهرعلیزاده
مهندس رو 2 نکته مثبت اساسی داره
که مهمترینش اینه که اسمش محسن هست و
هم اسم منه. که این خودش خیلی نکتست
و اما نکته اینه که ایشون
ترک هستنواین ما رو بسی خوشحال می کنه!!
ولی نمی دونم چرا فارسی رو کامل بدون لهجه صحبت می کنه!
نفر بعدی دکتر لاریجانی
کته مثبت ایشون اینه که داماد اقای مطهریه
و چون اقای مطهری دخترش رو به
ادم بد نمیده نتیجه می گیریم که لاریجانی ادم خوبیه

تا اینجا همه رییس جمهور ها خوب بودن!!
فقط مردم بد بودن !!
نمی دونم مرد چه گناهی کردن که اینقدر بد هستن
و اما ترانه روز
این ترانه ی خانم حمیرا حس عجبیبی رو به ادم مبده
ترانه لحظه خداحافظی تقدیم به همه کسایی موقع رفتن سینه فشرده نشدند
و در تنهایی رهسپار سفر شدن:
لحظه ی خدافظی به سینه ام فشردمت
اشک چشمام جاری شد دست خدا سپردمت
دل من راضی نبود به این جدایی نازنین
عزیزم منو ببخش اگه یه وقت آزردمت
گفتی به من غصه نخور می رم و بر ميگردم
همسفر پرستو ها ميشم و بر ميگردم
گفتی تو هم مثل خودم غمگینی از جدایی
گفتی تا چشم هم بزنی میرم و برمیگرد
م عزیز رفته سفر کی برمیگردی
چشمونم مونده به در کی برمیگردی
رفتی و رفت از چشام نور دو دیده
ای ز حالم بی خبر کی برمیگردی
غمگین تر از همیشه به انتظار نشستم
پنجره ی امیدمو هنوز به روم نبستم
پرستو های عاشق به خونشون رسیدن
اما چرا عزیز دل هر گز تو رو ندیدن
راستی ما موقع رفتن منتظر شدیم یکی اینو واسمون
بخونه و گریه کنه!!
اما دریغ.....

by: mohsen in 6/14/2005 09:10:00 AM | link
Tuesday, June 14, 2005