امروز چهارشنبه
با نظرتر به این که تقاضاها و دعاهای مختلف خانواده و اقوام نسبت به ازدواج من نیز شدت یافته است،
لذا با یادآوری این نکته که تا چند سال دیگر،
اینجانب به دلیل برهمخوردن تعادل جمعیتی دختران و پسران تبدیل به کیمیایی برای ازدواج دختران خواهم شد، به یک فروند همسر شایسته، با شرایط زیر نیازمندم:
۱- نجیب، خانوادهدار و غیره باشد.
۲- از نظر جلوههای بصری، در حد خواهرمان جنیفر لوپز باشد
.۳- از نظر اعتقادی، به خدا و پیغمبر و آتش جهنم ایمان داشته باشد و دستکم چهل حدیث در باب آداب شوهرداری و وظایف زن مسلمه در قبال شوهرش را از بر باشد.
۴- خانهی شخصی و خودروی مدل بالاتر از ۱۳۸۰ داشته باشد.
۵- شاغل و بهرهمند از حقوق ماهیانهی حداقل یک میلیون تومان باشد.
۶- خرج این جوان نجیب سالم خانوادهدار روشنفکر را بدهد.
.۷- ترجیحا روی آفتاب و مهتاب را ندیده باشد.
متقاضیان تا ۲۵ اسفند ماه سال جاری درخواست کتبی خود را همراه با یک قطعه عکس - حداقل ۶*۴ رنگی - به صندوق الکترونیکی اینجانب ارسال نمایند.توجه: به تقاضاهای فاقد عکس، ترتیب اثر داده نخواهد شد.
این و فقط یادم نمی یاد تو چه سایتی دیدم اگر کسی می دونه بهم بگه؟
ما که خیلی خندیم شما هم بخندید نکته دیگه امروز بازی با بحرین هستش امیدوارم تیم ملی با اقتدار ببره!!
تقدیم به تیم ملی:
قهرمانان وطن افتخار ملتن
گل مي کارن گل مي زنن
از گـل به دل پـل مـي زنـن
شمايي که وجودتون لبريز حس غيرته
لـوحــه افـتـخـارتـون مـايـه فـخر ملته
اراده و همت کنين
از جون و دل نيت کنين
شادي پيروزي تونو
با ملتي قـسمت کنين
راستی فردا دوباره یک شعر از کارو می نویسم!!!
یادتو نره
خب این متن ترانه یک آهنگ :(فکر کنم اینطوریگه درست بشه):
این ترانه هم از ترانه های اکبر گلبایگانی معروف گلپا
این ترانه از آهنگ های قدیمی گلپاست
البته دوستی می گفت لینک دانلود مستقیم آهنگ هارو بزارم.!
موی سپیدو توی آینه دیدم
آهی بلند از ته دل کشیدم
تا زیرِ لب شکوه رو کردم آغاز
عقل هِنِم زد که خودت رو نباز
عشق باید پادرمیونی کنه ،
تا آدم احساس جوونی کنه
تا آدم احساس جوونی کنه
*****
رفته بودم مثل یک کبوتر ،
باز کنم تو آسمون بال و پر
دیدم که شوقی ندارم به پرواز
عقل هِنِم زد که خودت رو نباز
عشق باید پادرمیونی کنه ،
تا آدم احساس جوونی کنه
تا آدم احساس جوونی کنه
*****
رفتم که با شادی ها سازش کنم
گل های گلدونو نوتزش کنم
از دل بی حوصله غمگین شدم
تشنه ی دلداری و تسکین شدم
تا زیر لب شکوه رو کردم آغاز
عقل هِنِم زد که خودت رو نباز
عشق باید پادرمیونی کنه ،
تا آدم احساس جوونی کنه
تا آدم احساس جوونی کنه
*****
موی سپیدو توی آینه دیدم ،
آهی بلند از ته دل کشیدم
تا زیرِ لب شکوه رو کردم آغاز
عقل هِنِم زد که خودت رو نباز
عشق باید پادرمیونی کنه ،
تا آدم احساس جوونی کنه
تا آدم احساس جوونی کنه
by: mohsen in 6/08/2005 08:45:00 AM
| link
Wednesday, June 08, 2005