<body><script type="text/javascript"> function setAttributeOnload(object, attribute, val) { if(window.addEventListener) { window.addEventListener('load', function(){ object[attribute] = val; }, false); } else { window.attachEvent('onload', function(){ object[attribute] = val; }); } } </script> <div id="navbar-iframe-container"></div> <script type="text/javascript" src="https://apis.google.com/js/platform.js"></script> <script type="text/javascript"> gapi.load("gapi.iframes:gapi.iframes.style.bubble", function() { if (gapi.iframes && gapi.iframes.getContext) { gapi.iframes.getContext().openChild({ url: 'https://www.blogger.com/navbar.g?targetBlogID\x3d3757662\x26blogName\x3dMardetanha\x26publishMode\x3dPUBLISH_MODE_BLOGSPOT\x26navbarType\x3dBLUE\x26layoutType\x3dCLASSIC\x26searchRoot\x3dhttps://mardetanha.blogspot.com/search\x26blogLocale\x3den\x26v\x3d2\x26homepageUrl\x3dhttps://mardetanha.blogspot.com/\x26vt\x3d-810027836581327245', where: document.getElementById("navbar-iframe-container"), id: "navbar-iframe", messageHandlersFilter: gapi.iframes.CROSS_ORIGIN_IFRAMES_FILTER, messageHandlers: { 'blogger-ping': function() {} } }); } }); </script>


یادداشت‌های یک مردتنها
notes by a lonely man
God sees the truth but bides it's time
بایگانی لینک‌ها ::
عشق
هرکه او همرنگ یار خویش نیست
عشق او جز رنگ بویی نیست
عشق هایی که از پی رنگی بود
عشق نبود عاقبت ننگی بود

«درین دوران که حرم درپیش است وحرامی درپس است اگررفتی بردی واگر خفتی مُردی».

تغییر وتحولی که عشق در زنده گی یک انسان ایجاد میکندباهیچ عامل ایجادکننده وتغییر دهنده دیگر قابل مقایسه نمیباشد،و اینجانب باوجود پا درمیان داشتن گرفتاریهای طبیبانه بارها بااین مفاهیم وجر وبحث در مورد ومواجه شدن به مریضانیکه به درد ورنج عشق گرفتار بودند، کارم را به جایی کشید که بانظرداشت اهمیت ومقام موضوعی به این عظمت که تا بشریت به یاد دارد همه را باخود مشغول خودداشته ودر موردحقیقت ومقایسه اش با عقل سخنها گفته شده است به تحقیق، بررسی وپژوهش کوتاهی پرداخته و تا حد امکان آنرامورد بررسی قرار بدهم. سخن ازپهنای مفاهیم عشق، عقل، همت وغفلت وبسا مفاهیم آموزنده وهوشدار دهنده دیگریکه آموزگاران جهان آوازهِ فرهنگ گرامی فارسی به عنوان یک میراث پرافتخارعرفانی وفلسفی به آن تأکید کرده اند امری به این آسانی واختصار نبوده ونمیباشد، و لازم است تا درمورد روشنگریهای بیشتری صورت بگیرد.به قول مولانا:

”آب دریا را اگر نتوان کشید پس به قدر تشنگی باید چشید.

کیست که در زنده گی روزمره اش به دهها بار به همچو زبانزدها، ضرب المثلها، وواژه هاییکه به نحوی از انحاباعشق، عقل، همت، غیرت، غفلت وامثالهم ارتباط داشته باشد برنخورده باشد ویا از آن در معاشرت همه روزه استفاده نکرده باشد. این واژه ها باآنکه جز ترکیبی ازچند حرف برای افادهِ مفاهیم بزرگی برگرفته از عمل زنده گی چیز دیگری نمیباشند، ولی از نقش تعیین کننده آن در زنده گی عملی هیچکسی انکار ورزیده نمیتواند. با استفاده ازاین مفاهیم اگر تاریکیهارا با نور عقل وهمت عشق طی منزل نماییم انسان را به اوج کمال وجمال میرساند وخلاف آن باعث بربادیهای جبران ناپذیری میگردد کهجبران آن به هیچ وجه کار آسانی نخواهد بود، درین بحث بالآخره سخن به آنجا میرسد که عارف وعاقل از آن چه برداشتی دارد واین اسما وواژه به کدام اصل کل وچه قدرتی خاتمه می یابد.از آنجاییکه این مفاهیم نمایانگرعمل کرد وچگونگی برخوردآدمی در جلب منفعت ودفع مضرات وخطرات مادی ومعنوی، فردی ویاجمعی دارای چه نقش واهمیت هوشدارنده وتأکید کننده میباشند، از ارزشها وزیباییهای خاصی برخوردار اند.


by: mohsen in 8/12/2007 01:47:00 AM | link
Sunday, August 12, 2007