<body><script type="text/javascript"> function setAttributeOnload(object, attribute, val) { if(window.addEventListener) { window.addEventListener('load', function(){ object[attribute] = val; }, false); } else { window.attachEvent('onload', function(){ object[attribute] = val; }); } } </script> <div id="navbar-iframe-container"></div> <script type="text/javascript" src="https://apis.google.com/js/platform.js"></script> <script type="text/javascript"> gapi.load("gapi.iframes:gapi.iframes.style.bubble", function() { if (gapi.iframes && gapi.iframes.getContext) { gapi.iframes.getContext().openChild({ url: 'https://www.blogger.com/navbar.g?targetBlogID\x3d3757662\x26blogName\x3dMardetanha\x26publishMode\x3dPUBLISH_MODE_BLOGSPOT\x26navbarType\x3dBLUE\x26layoutType\x3dCLASSIC\x26searchRoot\x3dhttps://mardetanha.blogspot.com/search\x26blogLocale\x3den\x26v\x3d2\x26homepageUrl\x3dhttps://mardetanha.blogspot.com/\x26vt\x3d-810027836581327245', where: document.getElementById("navbar-iframe-container"), id: "navbar-iframe", messageHandlersFilter: gapi.iframes.CROSS_ORIGIN_IFRAMES_FILTER, messageHandlers: { 'blogger-ping': function() {} } }); } }); </script>


یادداشت‌های یک مردتنها
notes by a lonely man
God sees the truth but bides it's time
بایگانی لینک‌ها ::
حسین دوست داشتنی
دوستان من همچنان از بی کامپیوتری رنج می برم .بعد از مدت های سراغ اولین کامپیوتر دوران زندگیم رفتم. بیچاره تو ای ن مدتی که ازش دور بودم خیلی پیر شده . واقعا گرد و غبار پیری رو تمام وجودش لونه کرده .احتمالا اهم از این بی مهری چند ساله ی من دلگیر و ملوله !
خلاصه رنجی می کشم که حد نداره !
اولا نشریه همشهری جوان جند تا عکس های وبلاگ من رو دزدیده که این یکی دوروزه کامل توضیح می دم براتون این روز ها عزاداری امام حسین در همه جا بشکل با شکوهی انجام میشه ! من عاشق محرم زنجان هستم . دسته ی حسینیه و زینبیه !
عاشق فریاد های مردم ، عاشق کسایی که فریاد میزند: " هانسی گروهین بله مولاسی وار شیعه لرین حضرت عباس وار "، عاشق مشق های نیمه شب !
یادش بخیر بچه که بودیم قمه مشق می کردند . رقص شمشیر ها در نیمه ی شب واقعا دیدنی بود !اما الان دیگه ممنوعه !نمی دونم شاید چون ما از بچگی از صحنه ها رو دیدیم برامون عادیه و خشن بنظر نمیاد، واقعا دلم می خواد اینقدر شجاع بودم که قمه می زدم .
کاش اینجا بودید و رباعی ها شور آور مردم زنجان رو می شندید .
این پست رو از سایت کامپیوتر دانشگاه اپ می کنم .
راستی این نوحه رو هم از مرحوم بهمن دادشی گوش کنید:
بهمن داداشی
تکرار همون نوحه توسط کربلا یوسف شبیری تو سالگرد فوت بهمن داداشی
یوسف شبیری

راستی این مطلب رو هم کامل بخونید :
از حسين تا حوسين (البته به این مطلب که لینک می دم خود صاحب وبلاگ ننوشته دزدیه اما ارزش خوندن داره)
1-اول اینکه "حسین(ع)" یکی بیشتر نیست اما "حوسین" متعدد است یعنی هر مدّاحی برای خودش یک
جور "حوسین" دارد تا آنجا که گفته می شود "حوسین" این مدّاح از "حوسین" آن مدّاح بهتر است.
2-" حسین " نماز را ولو در بحبوحه جنگ در اول وقت به پا میدارد ولی "حوسین" نماز صبح را فدای
شب بیداری حوسینی خود میکند.
3-" حسین " انسان سازی میکند و آدم میخواهد ولو یارانش خود را مصداق "وکلبهم باسط ذراعیه
بالوصید" میدانند اما "حوسین" به یارانش ذکر " من کلب حوسینم" را القا نموده و بیش از این هیچ!!!!
یعنی اینکه کلب میخواهد و سگ پرورش میدهد.
4-درد " حسین " حفظ دین و شرافت انسانی است اما تمام مصائب "حوسین" خلاصه میشود در عطش و
سیراب کردن بستگانش.

by: mohsen in 1/24/2007 09:55:00 AM | link
Wednesday, January 24, 2007