<body><script type="text/javascript"> function setAttributeOnload(object, attribute, val) { if(window.addEventListener) { window.addEventListener('load', function(){ object[attribute] = val; }, false); } else { window.attachEvent('onload', function(){ object[attribute] = val; }); } } </script> <div id="navbar-iframe-container"></div> <script type="text/javascript" src="https://apis.google.com/js/platform.js"></script> <script type="text/javascript"> gapi.load("gapi.iframes:gapi.iframes.style.bubble", function() { if (gapi.iframes && gapi.iframes.getContext) { gapi.iframes.getContext().openChild({ url: 'https://www.blogger.com/navbar.g?targetBlogID\x3d3757662\x26blogName\x3dMardetanha\x26publishMode\x3dPUBLISH_MODE_BLOGSPOT\x26navbarType\x3dBLUE\x26layoutType\x3dCLASSIC\x26searchRoot\x3dhttps://mardetanha.blogspot.com/search\x26blogLocale\x3den\x26v\x3d2\x26homepageUrl\x3dhttps://mardetanha.blogspot.com/\x26vt\x3d-810027836581327245', where: document.getElementById("navbar-iframe-container"), id: "navbar-iframe" }); } }); </script>


یادداشت‌های یک مردتنها
notes by a lonely man
God sees the truth but bides it's time
بایگانی لینک‌ها ::
استخوان های خوک و دست های جذامی

امروز 2 تا کتاب رو که اخیرا هدیه گرفته بودم رو خوندم.هر دوتا کتاب های خوبی بود.
کتاب اول " در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند" اثر میچ آلبوم *کتاب خیلی جالبی راجع به زندگی بعد از مرگه !

مروري بر كتاب
ادي، سرباز كهنه كاري است كه احساس مي كند در زندگي بي معنايش، شامل نگهداري از دستگاه هاي يك شهربازي، به دام افتاده است. در طول سال ها، شهر بازي عوض مي شود شده و ادي هم همين طور، از جواني خوش بين و اميدوار، به پيرمردي تلخ و دل خسته مبدل مي شود. زندگي اش سرشار از يكنواختي، تنهايي و پشيماني است. و بعد، ادي در روز تولد 83 سالگي اش، در سانحه ي غم انگيزي، هنگام نجات دادن دختر كوچكي از سقوط يك گردونه، مي ميرد. در دم آخر، دو دست كوچك را در دستانش احساس مي كند و بعد هيچ ادي در زندگي پس از مرگ چشم مي گشايد و در مي يابد كه بهشت، باغ عدن سرسبز نيست، بلكه جايي است كه پنج نفر كه در زندگي او نقشي داشته اند، زندگي زميني اش را برايش توضيح مي دهند. اين پنج نفر...

نمی دونم چرا حس می کردم اگر این کتاب رو من می نوشتم شاید خیلی جالب تر می شد. حداقل ایرانی تر می شد. شایدم نوشتمش فعلا که حسش نیست.
فصل اول کتاب رو دانلود کنید.
کتاب دوم استخوان های خوک و دست های جذامی  اثر  مصطفی مستور داستان یک برج و آدم های توی اونه و به زندگی اونها می پردازه . احتمالا نویسنده ی کتاب تحت تاثیر کتاب گراندهتل بوده . تو گراندهتل نویسنده به یک یک اتاق های هتل میره و زندگی اونها رو برسی می کنه . خیلی کتاب جالبیه .

خلاصه کتاب هدیه می پذیریم.
1) یک داستان قشنگ اینگلیسی واسه ترجمه دارم . اگه حال داشته باشم این روز ها ترجمش می کنم . تا حالا که همه ترجمه هم خیلی مورد استقبال قرار گرفتند. تو بالاترین معمولا حداقل 20 تا رای مثبت می آرند.
2)16 تا 19 خرداد دوباره میرم مشهد.  خلاصه اگه کسی بود یک قراری میذاریم.
3)این پست سهراب کابلی رو می خوندم و اینکه خوشحال که یکی از هموطن هاش تونسته ساعی رو شکست بده . منهم خوشحالم که افغانستان تو ورزش اینقدر پیشرفت کرده . اما این مسابقه پر از ناداوری بود.فیلمش رو پیدا کنم براتون میذارم.
4)تلویزیون امشبدلشدگان رو پخش میکنه دیدنش خالی از لطف نیست.

*میچ آلبوم، نویسنده پرفروش‌ترین کتاب دنیا - سه شنبه‌ها با موری - و شش کتاب دیگر است. او مقاله‌نویس، روزنامه و گوینده رادیو و تلویزیون است و با انجمنهای خیریه بسیاری همکاری میکند. در حال حاضر او با همسرش جانی، در میشیگان زندگی میکند.

by: mohsen in 5/25/2007 11:24:00 PM | link
Friday, May 25, 2007