نمیدونم سوم ابتدایی بودم یا چهارم ! شاگرد دوم شده بودم و قرار بود به همه ی شاگرد اول های مدرسه جایزه بدند.
روز موعود رسید من رفتم و جایزم رو که یک کره ی جغرافیایی بود گرفتم خیلی خوشحال بود بعد من نوبت شاگر سوم رسید و به اونهم یک کره دیگه دادند. اما کره ی اون 3 برابر مال من بود.
همیشه ناراحت بودم بابت این موضوع و همش با خودم می گفتم این نامردا از اون بیشتر خوششون میومده که ماله اون اینقدر بزرگه !
چند سال گذشت تا اینکه فهمیدم این مدرسه نبوده که جایزه میداده ، به خود خانواده ها می گفتند تا جایزه رو بخرند.
ولی هنوز تلخی اون روز زیره زبونمه !
راستی اون روز لینک بدستم رسید .چند تا جمله بود که مرد ها رو توضیح میداد چند تاش خیلی قشنگ بود:
*اگر زني رنگ شاد بپوشد رژ لب بزند ، و کلاه عجيب و غريبي سرش بگذارد ، شوهرش با اکراه او را با خودش به کوچه و خيابان مي برد . ولي اگر کلاه کوچکي بر سرش بگذارد و کت و دامن خياط دوز تن کند شوهرش با کمال ميل او را بيرون مي برد و تمام مدت به زني که لباس رنگ شاد پوشيده و کلاه عجيب و غريب سرش گذاشته و رژ لب زده است خيره مي شود !!!
"بالتيمور بيکن
*تنها 99 درصد مردها هستند که باعث بدنامي 1 درصد باقي مانده مي شوند !
" نويسنده ي ناشناس
*ما نقاط مشترک زيادي با هم داشتيم ، من عاشق او بودم و او هم عاشق خودش بود !!!
" شلي وينترز
*کثر مردها سه گروه را دوست دارند ولي هيچ وقت آنها را درک نمي کنند : افراد مونث ، دخترها و زنها !!!
"نويسنده ي ناشناس
*شما خيلي مردهاي باهوش را مي شناسيد که با زنهاي کودن ازدواج کرده اند ، ولي هرگز زن باهوشي را پيدا نمي کنيد که با مرد کودني ازدواج کرده باشد !
" اريکا جانگ
by: mohsen in 5/14/2007 01:01:00 AM
| link
Monday, May 14, 2007