ایمیل و کامنت ها تماس های تلفنی (3 مورد سعید و حسن رنجی و فرشته ) خیلی خوشحالم کرد. احساس خیلی خوبی دارم . از همه ی کسایی که حالم پرسیدن تشکر می کنم حالم خوبه و ملالی نیست جز دوری شما !!
احتمالا امروز اخرین روزیه که داریم روزه می گیریم از همین جا عید سعید فطر رو پیشاپیش تبریک می گم .
1) این خبر بحران شوهر رو بخونید که تو لینک دونی هم بهش لینک دادم . به هر حال من از همینجا اعلام می کنم من حاضر هستم بهمشون کمک کنید بنابراین رزومه تون رو بنوسید .(شوخی بود شما جدی بگیرید )
2) بنده همکنون مستغرق دریای سی ++ هستم .
3) این شعر فرهاد خیلی باهال بود با این تیکش خیلی حال کردم.
البته فکر کنم تو این پست حسابی زن ستیز شدم . البته من ارادت دارم ها !!(کاملش رو تو وبلاگ فرهاد بخونید )
جهان داور چو گیتی را بنا کرد
پی ایجاد زن، اندیشه ها کرد
مهیا تا کند اجزای او را
ستاند از لاله و گل، رنگ و بو را
ز دریا عمق و از خورشید گرمی
ز آهن سختی، از گلبرگ نرمی
تکاپو از نسیم و مویه از جوی
ز شاخ تر، گرانیدن به هر سوی
ز امواج خروشان، تندخویی
ز روز و شب، دو رنگی و دورویی
صفا از صبح و شورانگیزی از می
شکرافشانی و شیرینی از نی
ز طبع زهره، شادی آفرینی
ز پروین، شیوه بالا نشینی
ز آتش گرمی و دم سردی از آب
خیال انگیزی از شبهای مهتاب
گرانسنگی ز لعل کوهساری
سبکروحی ز مرغان بهاری
فریب از مار و دوراندیشی از مور
طراوت از بهشت و جلوه از حور
ز جادوی فلک، تزویر و نیرنگ
تکبر از پلنگ آهنین چنگ
ز گرگ تیز دندان، کینه جویی
ز طوطی، حرف ناسنجیده گویی
ز باد هرزه پو، نا استواری
ز دور آسمان، ناپایداری
جهانی را به هم آمیخت ایزد
همه در قالب زن، ریخت ایزد
ندارد در جهان، همتای دیگر
به دنیا در بود، دنیای دیگر
ز طبع زن، به غیر از شر چه خواهی
وز این موجود افسونگر چه خواهی؟
اگر زن، نوگل باغ جهان است
چرا چون خار سر تا پا زبان است؟
چه بودی گر سراپا گوش بودی؟
چو گل با صد زبان خاموش بودی؟
چنین خواندم زمانی در کتابی
ز گفتار حکیم نکته یابی
دو نوبت مرد عشرت ساز گردد
در دولت به رویش باز گردد
یکی آن شب، که با گوهرفشانی
رباید مهر از گنجی که دانی
دگر روزی که گنجور هوس کیش
به خاک اندر نهد گنجینه خویش
by: mohsen in 10/23/2006 03:03:00 AM
| link
Monday, October 23, 2006