براي نو شدن ، ميلادي دوباره يافتن ، به هرچه در اطراف توست، دوباره نگاه کن. به هر بينشي که تا به امروز صيد کرده اي،به هر پنداري که سخت و نفوذ ناپذير به آن چسبيده اي ، به آن که دوستت دارد ، به آن که دوستش داري ، به راهي که در آن گام برمي داري، دوباره نگاه کن.
به مرگ عزيزان و رفتگانت . به خاطرات سبز با آنها بودن . به جاي خالي شان دوباره نگاه کن. چه پيامي براي بازماندگان به جا گذاشتند.بيا به خورشيد ، به مهر روزافزونش ،به ماه با جادوي مهتابش، به شب با همه وسوسه هاي بيداري اش و به حضور سبز بهار با همه زيبا يي هايش دوباره نگاه کن.
از خودت بپرس ،قصد تو چيست؟تو براي چه طرحي خلق شده اي؟ تو کيستي؟ از کجا آمده اي؟
دوباره قصد کن اين بار براي کودک شدن. معصوم و خالي از هواي نفس شدن. کودکي که ميداند همه چيز با او در صلح است و همگان او را مي پذيرند و کسي همواره مراقب اوست. کسي که او را مي شناسد،نشا نه هايش را مي داند و از جنس اوست.
هنگام تحويل سال ، به نداي درونت دل بسپار.همه هستي به دور تو مي چرخد همه چيز براي والايي و سروري تو آفريده شده ، تو شايسته جانشيني او هستي!
مجله موفقيت/شماره 94/در کوچه باغهاي بي قراري
by: mohsen in 3/18/2006 10:14:00 PM
| link
Saturday, March 18, 2006